فداکاری بیمانند، استقامت، حق پرستی، تکیه، اقتدار عزم، دیده پوشی از مظاهر و جلوات فریبنده جهان و جدا علایق در رخداد شماره تلفن مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد جانسوز کربلا بقدری از وجود حسین تجلی کرده، و دلها را مجذوب وی نموده که به عظمت های دیگر ان حضرت کمتر اعتنا میگردد.
فداکاری بیمانند، استقامت، حق پرستی، تکیه، توان عزم، دیده پوشی از مظاهر و جلوات فریبنده جهان و جدا علایق در رخداد مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد جانسوز کربلا بقدری از وجود حسین تجلی کرده، و دلها را مجذوب وی نموده که به عظمت های دیگر ان حضرت کمتر اعتنا میگردد.
مثل اینکه ذهن ها جامعه و عقول انسان کسی را که در روش کمک حق، فداکاری و از خودگذشتگی نشانه دهد صاحب و مالک آحاد عظمتها و فضیلت ها میدانند و هرچه مرتبه فداکاری عالیتر و خالص خیس باشد عظمت شخصیت وی در دلها بیشتر میگردد.
فداکاری بیمانند حسین علیه السلام ـ بقدری مبنا اورا بالا برده آدرس مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد که در هر میدان مقایسه و مسابقه میتواند با همین یک صفت با مالک هر رفتار مهربان مسابقه دهد.
واقعیت هم همین میباشد ظهور ان استقامت و شجاعت و پایداری و مناعت از هیچکس قابل تحقق وجود ندارد مگر انکه در نواحی دیگر خلق نیز پهناور و پررنگ و ممتاز باشد. ایمان و معرفت، باور، بینایی، تکیه و اتکا بر خداوند، زهدو تقوا و شکیبایی بایستی بحد اعلا و وفور در فرد وجود داشته باشد تا بتواند مظهر ان ایات عظیمه و عجیبه و خویشتن داری و شکیبایی و استقامت شود.
علایلی میگوید: در انچه از خبرها و تاریخ حسین نزد ما میباشد میبینیم که حسین کمال مواظبت را در تقلید به جدش داشت، رزرو مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد بطوری که از کلیه جهات و نواحی مثال بدون نقص پیغمبر بود، و انچنان از عالم و نعمتهای ان دل کنده بود که هنگامی به امام زین العابدین گفته شد چه کمند فرزندان پدرت؟ در جواب فرمود: عجب دارم چه گونه صاحب و مالک فرزند شد و حالا اینکه از نماز و عبادت در شب و روز سوا عدم وجود پس هر که اینگونه باشد کجا مجال ان داراست که به زنان بپردازد.
هر که همگی حالات، و سکون، و تکان، و تفکر و تاملاتش الهی بود میبینیم که در جهاد فداکارانه چاقو می زد، و از خویش قبل بود هیچ فعالیت و تکلیفی اورا از وظیفه و تکلیف دیگر گشوده نمی داشت.[1]
و گشوده هم علایلی میگوید: مردی که برای خداوند، و به اسم معبود قیام نماید، و به اسم خداوند دنبال مقصود برود و به اسم آفریدگار بمیرد، چه گونه هدفش خوب و مقصدش بلند میباشد؟ مقصود اینگونه کسی، غرض میباشد البته خیر هدفی که شهوات نفسانی ان را مشخص کردهباشد، و مقصد اینگونه کسی، مقصد میباشد ولی هدف های دیگر افراد مانند ان وجود ندارد. این مقصدی میباشد که هدف های دنیایی و دنیوی در کنار ان حقیر میباشد بجز ملکوت اعلی به جایی حیث ندارد و به غیر از عرش واقعیت قرارگاهی نمی طلبد.
پس شگفت وجود ندارد در شرایطی که به ان دانا، مشتاق، و طالب رفتن به ان قرارگاه باشد. عموم به وطنها و هدف های و هدفهایشان درگیر و مشتاق می باشند، و این شخصیت با قرارگاه خویش، و ملکوت اعلی مانوس میباشد ـ تا اینکه میگوید:
ما در صورتیکه حسین را دربین بزرگان و صاحبان شخصیت و عظمت مقدم بداریم تنها این وجود ندارد که مرد عظیمی را مقدم داشته باشیم بلکه عظیمی را مقدم داشته ایم که هر باعظمتی در عظمت، فرود وی میباشد و فردی را برتری میدهیم که از هر شخصیت فراتر میباشد، و مردی را مقدم میداریم که فوق مجموع رجال تاریخ در هم اکنون اجتماع انها میباشد; و این نثار، هیچ عمل جدید و بدیعی وجود ندارد; چون مجموع رجال تاریخ را که میشناسیم قدمت خویش را در علم آموزی مجد و بزرگواری زمین به نقطه پایان رساندند، البته حسین جان خویش را در شیوه علم آموزی مجد افق فدا کرد و اینگونه کسی فراتر و رفیعتر میباشد.
فداکاری بیمانند، استقامت، حق پرستی، تکیه، اقتدار عزم، دیده پوشی از مظاهر و جلوات فریبنده جهان و جدا علایق در رخداد شماره تلفن مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد جانسوز کربلا بقدری از وجود حسین تجلی کرده، و دلها را مجذوب وی نموده که به عظمت های دیگر ان حضرت کمتر اعتنا میگردد.
فداکاری بیمانند، استقامت، حق پرستی، تکیه، توان عزم، دیده پوشی از مظاهر و جلوات فریبنده جهان و جدا علایق در رخداد مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد جانسوز کربلا بقدری از وجود حسین تجلی کرده، و دلها را مجذوب وی نموده که به عظمت های دیگر ان حضرت کمتر اعتنا میگردد.
مثل اینکه ذهن ها جامعه و عقول انسان کسی را که در روش کمک حق، فداکاری و از خودگذشتگی نشانه دهد صاحب و مالک آحاد عظمتها و فضیلت ها میدانند و هرچه مرتبه فداکاری عالیتر و خالص خیس باشد عظمت شخصیت وی در دلها بیشتر میگردد.
فداکاری بیمانند حسین علیه السلام ـ بقدری مبنا اورا بالا برده آدرس مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد که در هر میدان مقایسه و مسابقه میتواند با همین یک صفت با مالک هر رفتار مهربان مسابقه دهد.
واقعیت هم همین میباشد ظهور ان استقامت و شجاعت و پایداری و مناعت از هیچکس قابل تحقق وجود ندارد مگر انکه در نواحی دیگر خلق نیز پهناور و پررنگ و ممتاز باشد. ایمان و معرفت، باور، بینایی، تکیه و اتکا بر خداوند، زهدو تقوا و شکیبایی بایستی بحد اعلا و وفور در فرد وجود داشته باشد تا بتواند مظهر ان ایات عظیمه و عجیبه و خویشتن داری و شکیبایی و استقامت شود.
علایلی میگوید: در انچه از خبرها و تاریخ حسین نزد ما میباشد میبینیم که حسین کمال مواظبت را در تقلید به جدش داشت، رزرو مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد بطوری که از کلیه جهات و نواحی مثال بدون نقص پیغمبر بود، و انچنان از عالم و نعمتهای ان دل کنده بود که هنگامی به امام زین العابدین گفته شد چه کمند فرزندان پدرت؟ در جواب فرمود: عجب دارم چه گونه صاحب و مالک فرزند شد و حالا اینکه از نماز و عبادت در شب و روز سوا عدم وجود پس هر که اینگونه باشد کجا مجال ان داراست که به زنان بپردازد.
هر که همگی حالات، و سکون، و تکان، و تفکر و تاملاتش الهی بود میبینیم که در جهاد فداکارانه چاقو می زد، و از خویش قبل بود هیچ فعالیت و تکلیفی اورا از وظیفه و تکلیف دیگر گشوده نمی داشت.[1]
و گشوده هم علایلی میگوید: مردی که برای خداوند، و به اسم معبود قیام نماید، و به اسم خداوند دنبال مقصود برود و به اسم آفریدگار بمیرد، چه گونه هدفش خوب و مقصدش بلند میباشد؟ مقصود اینگونه کسی، غرض میباشد البته خیر هدفی که شهوات نفسانی ان را مشخص کردهباشد، و مقصد اینگونه کسی، مقصد میباشد ولی هدف های دیگر افراد مانند ان وجود ندارد. این مقصدی میباشد که هدف های دنیایی و دنیوی در کنار ان حقیر میباشد بجز ملکوت اعلی به جایی حیث ندارد و به غیر از عرش واقعیت قرارگاهی نمی طلبد.
پس شگفت وجود ندارد در شرایطی که به ان دانا، مشتاق، و طالب رفتن به ان قرارگاه باشد. عموم به وطنها و هدف های و هدفهایشان درگیر و مشتاق می باشند، و این شخصیت با قرارگاه خویش، و ملکوت اعلی مانوس میباشد ـ تا اینکه میگوید:
ما در صورتیکه حسین را دربین بزرگان و صاحبان شخصیت و عظمت مقدم بداریم تنها این وجود ندارد که مرد عظیمی را مقدم داشته باشیم بلکه عظیمی را مقدم داشته ایم که هر باعظمتی در عظمت، فرود وی میباشد و فردی را برتری میدهیم که از هر شخصیت فراتر میباشد، و مردی را مقدم میداریم که فوق مجموع رجال تاریخ در هم اکنون اجتماع انها میباشد; و این نثار، هیچ عمل جدید و بدیعی وجود ندارد; چون مجموع رجال تاریخ را که میشناسیم قدمت خویش را در علم آموزی مجد و بزرگواری زمین به نقطه پایان رساندند، البته حسین جان خویش را در شیوه علم آموزی مجد افق فدا کرد و اینگونه کسی فراتر و رفیعتر میباشد.